چطور می‌توان زمان را مدیریت کرد که بیشترین بهره را بتوان از آن برد؟

تو هم هنوز یاد نگرفتی چطور از زمان دزدی کنی؟
تا چند سالِ پیش وقتی کسی نزدِ من از این سخن می‌گفت: که در طولِ روز به دلیلِ بی‌کاری حوصله‌اش سر می‌رود با حیرت به او می‌نگریستم و به حال‌ش غبطه می‌خوردم.
من دلم لک می‌زد برای یک ساعت بی‌کاری. همیشه استرسِ کارهایی که روی هم تلنبار می‌شدند را داشتم. شغلم خیاطی بود و در خانه سفارش می‌گرفتم. مشتری‌ زیاد داشتم و گاهی  نمی‌توانستم سفارش‌ها را  به موقع تحویل مشتری بدهم. شب‌ها تا دیر وقت بیدار می‌ماندم و صبح‌ِ زود هم با استرس از خواب بیدار می‌شدم. اگر خانواده پیشنهاد دورهمی و یا رفتن به جایی را می‌داد، من اولین کسی بودم که به دلیلِ نداشتنِ وقت مخالفت می‌کرد. ترس این را داشتم که از کارهایم عقب بمانم. با اینکه در طولِ روز استراحت نداشتم، اما هیچ گاه نظمی هم در برنامه‌هایم نبود. کلافه و عصبی بودم. با همسرم سرِ این موضوع همیشه بحث می‌کردیم و کار به جایی رسیده بود، که همسرم دیگر راضی به خیاطی من نبود.
برای بچه‌ها نمی‌توانستم وقت بگذارم و همیشه از این موضوع رنج می‌بردم. اگر جایی می‌رفتم، افکارم پیشِ برنامه‌های عقب‌افتاده و سفارش‌ِ مشتری‌ها بود. از اینکه هدف‌های نامشخصی داشتم، از خودم ناامید و ناراضی بودم.

چه چیزی من را از این وضعیتِ نابه‌سامان نجات داد؟
《نوشتن》 من واردِ دنیایِ نویسندگی شدم و با نوشتن روشی برای نظم دادن به برنامه‌ها و هدف‌های زندگی‌ام پیدا کردم.
در این مقاله می‌خواهم از این روش‌ها صحبت کنم.
لازم نیست برای این روش‌ و دیگر روش‌ها، حتمن نویسنده باشید.
برای این کار تنها به یک دفترچه‌ی کوچک و خودکار نیاز دارید.
جای ساکت و آرامی را برای تمرکز کردن در نظر بگیرید. شمعی روشن کنید و چند دقیقه به آن زل بزنید و به هیچ چیز فکر نکنید.
اگر شمع در دست‌رس‌تان نبود، مهم نیست.
به جای این کار چند نفسِ بلند بکشید و دم و باز دم را انجام بدهید.
به این فکر کنید که هدف‌تان برای آینده چه چیزی است.
اصلن هدفِ مشخصی هم در ذهن‌تان هست؟
اگر که هنوز هدف‌های خود را مشخص نکرده‌اید، ابتدا به آنها بیندیشید.
برای اینکه راحت‌تر انتخاب کنید، می‌توانید به چیز‌هایی که دوست‌شان دارید و برای‌تان باارزش هستند، فکر کنید. مثلن کاری که در حالِ انجام دادنش هستید. دوست دارید در آن تا کجا پیشرفت بکنید و یا به چه سطحی در کارتان دست بیابید.
چه اتفاقی می‌تواند شما را در آینده خوشحال کند و چه چیزی باعثِ رشدِ بیشتر شما می‌شود.
کدام فعالیت‌ها در زندگیِ شما لذت‌بخش و یا موثر و کاربردی بوده‌اند.
چه چیزی به شما انگیزه‌ و امید می‌دهد.
مسلمن خواسته‌های شما می‌توانند به هدف‌های شما هم نیز تبدیل شوند.
از بینِ خواسته‌های‌تان که فکر می‌کنید، ممکن است در زندگی نتیجه‌ی خوب و درازمدت را به همراه داشته باشد، یکی را انتخاب کنید.
حالا آن را در دفترچه یادداشت کرده و ۲۰ سوال برای آن طرح کنید.
مثلن: چرا من این هدف را دوست دارم و آیا رسیدن به این هدف تا چه اندازه امکان پذیر است و با توانایی‌های من چقدر مطابقت دارد.
یا چگونه می‌توانم در مسیرِ هدفم مداومت داشته باشم؟
چه راهکار‌هایی برای رسیدن به هدفم وجود دارد؟
چه مهارت‌هایی را باید یاد بگیرم؟
به همین شیوه بیست سوآل را طرح کنید.
به همه‌ی جواب‌ها خوب فکر کنید و جواب را زیرِ هر کدام بنویسید.
چند روز به خودتان زمان بدهید و تا جایی که می‌توانید به هدف‌تان و جوابِ سوآل‌ها فکر کنید.
بعد از چند روز لیستی از کارهایی را که باید انجام دهید، تهیه کنید و آن را جایی بچسبانید که در معرضِ دیدتان باشد.
هر کدام را که انجام دادید، تیک بزنید.
این روش برای مشخص کردنِ هدف بود.
اما اگر هدفِ شما مشخص است، فقط نیاز به لیستی از کارهایی دارید که باید در دراز مدت و کارهایی که روزانه انجام دهید، لازم دارید.
بهتر است که لیستِ کارهای دراز مدت و روزانه از هم مجزا باشد. همه‌ی کارهایی را که در طولِ روز باید انجام بدهید را پشتِ سرِ هم بنویسد و هر کدام را که انجام دادید تیک بزنید. این طوری شما برای انجام کارها انگیزه‌ می‌گیرید و خودتان را مجبور به انجام آنها می‌کنید.
اگر تا شب همه‌ی آنها تیک نخوردند، خودتان را سرزنش نکنید.
نظم‌دهی به ذهن و ایجادِ عادت‌های خوب نیاز به فرصت دارند. پس به خودتان فرصت بدهید و آهسته قدم بردارید.
در هر شرایطی چک‌لیست بنویسید. اگر روزی احساس کردید، نمی‌توانید به همه‌ی آنها برسید، فقط لیستِ کارهایی را بنویسید که فکر می‌کنید می‌توانید تا شب انجام دهید.

به خودتان پاداش بدهید و در پایان چه لیست‌تان را تیک زده‌ باشید و چه نزده باشید، به خودتان نمره‌ی مثبت بدهید.
شب‌ها زود بخوابید، چون داشتنِ خوابِ کافی به شما تمرکز و قدرت برای انجامِ کارها در روز را می‌دهد و از طرفی هم با زود بیدار شدن فرصتِ بیشتری در اختیار خواهی داشت.
اگر آدمی هستید که به فضای مجازی وابسته است، این را مدیریت کنید. فضای مجازی بیشتر از آنچه که فکرش را بکنید، از شما وقت می‌گیرد. شبکه‌های مجازی بدونِ اینکه خودتان متوجه شوید، ساعت‌ها زمان را از شما کش می‌روند و انرژی شما را تخلیه کرده و بی‌نظمی را در ذهن‌تان ایجاد می‌کنند.
این بی‌نظمی باعثِ عقب‌افتادنِ کارها شده و اعتماد‌ به‌نفس را از شما سلب خواهد کرد.
چرخیدن‌های بیهوده در این فضاها به شما احساسِ ناامنی و ناکارآمدی می‌دهد. همچنین شما را دچارِ احساسِ بی‌ارزشی خواهند کرد.
همه‌ی چیز‌هایی که شما در فضای مجازی می‌بیند، واقعیت ندارند و شما فقط ظاهرِ آنها را می‌بینید.
می‌توانید در راستای کار و هدف‌تان از این فضا استفاده کنید. اما باید حواس‌تان به زمانی که صرفِ آن می‌کنید، باشد.
من با وجودِ اینکه همه‌ی این روش‌ها را در برنامه‌های خودم گنجانده‌ام، اما باز گاهی می‌بینم که از آن غافل می‌شوم.
پس وقتی تصمیم گرفتید عادت‌های خوب را جایگزین عادت‌های بدِ خود کنید، یادتان باشد که به مراقبه نیاز دارید.
امروز من می‌توانم با تمرکزِ بیشتری روی اهدافم مانور بدهم.
وقتِ بیشتری هم برای خودم و دیگران بگذارم.
در پایان روز از تیک زدنِ کار‌هایم لذت ببرم و برای هدف‌های بلند مدت برنامه‌ریزی‌های دقیق‌تری در نظر بگیرم.

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

4 پاسخ

  1. خیلی خوب و تأثیرگذار بود دوست خوبم. خوشحالمکه تجربه‌هاتو قشنگ و صادقانه در اختیارمون گذاشتی. لذت بردم از خواندنش. برات بهترینارو آرزو می‌کنم😘♥👏

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *