شعر مشکوکم

یاد گرفته‌ام به همه چیز شک کنم

به خمیازه‌ی گربه‌ی روی دیوار

به آبی آسمان

به گریه‌ی کودکی بی‌تاب

به صدای آوازِ گنجشک‌ها

به شکفتن گل‌های توی گلدان

وقتی تو نباشی، به همه چیز مشکوکم

حتی به نفس‌هایم ‌

به مرگ و زندگی

به فاصله‌ی مرگ با من

و زندگی و پرتوهای نورش

که دیگر  در من اثری ندارد

من در نبودت

به تو هم شک می‌کنم

اینکه از واقعیت آمده‌ای

یا که زاده‌ی خیال منی

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *