وقفه در نوشتن

در مراسم عزاداریِ مادر همسرم که یک‌هفته طول کشید، چند نفری به من گفتند:
《خوب، خانم نویسنده، لابد همه‌ی این اتفاق‌ها رو یه داستان می‌کنی و سوژه‌ی خوبی برای نوشتن پیدا کردی.》
اما واقعیت این بود که من در آن یک‌هفته نتوانستم هیچ‌چیز بنویسم و ذهنم چنان قفل شده بود که انگار من آن آدمِ قبل که هر روز حداقل یک‌ساعت می‌نوشت، نبودم؛ خودم را سرزنش می‌کردم که چرا نمی‌توانم بنویسم و با وجود اینکه گاهی فرصت هم پیدا می‌شود اما از آن برای نوشتن استفاده نمی‌کنم.
دیروز چشمم به یادداشت شاهین کلانتری در کانال تلگرامی‌اش با همین موضوع افتاد و مثلِ خیلی از وقت‌های دیگر حرفِ دلِ من را زده بود.
او در یادداشتش این طور نوشته بود:

این وقفه‌های دردناک

گاهی آدم برخی کارها را هزار بار از نو شروع می‌کند. چطور؟ انگار با هر وقفه در انجام کار مجبور می‌شوی به شروع مجدد آن کار از صفر.
اگر اهل نوشتن و منتشرکردن باشید این را بهتر حس می‌کنید: کانالی راه‌ می‌اندازی، یک ماه هر روز در آن چیزی هوا می‌کنی، یک‌هو دو روز فاصله میفتد، روز سوم برمی‌گردی می‌بینی انگار همه چیز از یادت رفته، همان آن احساسات بد، نابلدی‌ها و موانعی که با اندک تداومی بر آن‌ها غلبه کرده بودی باز سراغت میاید.
شاهین کلانتری》

دقیقن من هم چنین حسی داشتم و از اینکه در جمعی بودم که هیچ‌کس نه نوشتن برایش اهمیتی داشت و نه از نوشتن حرفی می‌زد حوصله‌ام مثلِ یک بچه‌ی تنها که هم‌بازی ندارد سر می‌رفت.
کلافه می‌شدم و احساس بیهودگی می‌کردم.
بعد از دوسال این اولین باری بود که یک هفته از نوشتن دور مانده بودم و این یک هفته به نظرم یک سال به طول انجامید. با خودم فکر می‌کردم که نکند من دیگر نتوانم بنویسم و ذهنم برای همیشه قفل کرده باشد.
به نظرم گاهی نمی‌توان در شلوغی‌ها نوشت و از بعضی ماجراها سوژه‌ای برای نوشتن یافت، چون فضاهایی که یک‌ نویسنده در آن قرار می‌گیرد روی او تاثیر می‌گذارد؛ وقتی نتواند با اطرافیانش ارتباط برقرار کند و روی هدف‌های خود متمرکز شود، قلمش ناخواسته از حرکت می‌افتد و هزارو‌یک فکر در سرش پدیدار می‌گردد که مانعِ نوشتنش می‌شود.
برای کسانی که اهل نوشتن باشند، بودن در جمعی که از موضوعات روزمرگی و تکراری صحبت می‌کنند، دشوار است و نمی‌توانند به سادگی با آنها ارتباط بگیرند. هرچند این حرف به معنای این نیست که نویسنده‌ها آدم‌های اجتماعی نیستند و نمی‌توانند با دیگران ارتباط بگیرند و مثل آنها عادی باشند، فقط یک نویسنده دوست ندارند حتی چند دقیقه را بیهوده هدر بدهد و یک روز را هم از نوشتن دور بماند.

به اشتراک بگذارید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در linkedin
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *