به درختها نگفتهام چقدر دلتنگ پاییزم
از بهار بیشاخوبرگ خستهام
شاید غم این روزهایم
همراهِ برگی سوار بر باد
به یک جای دور رفت
شاید پاییز نقش این روزهایم را
روی تن خیابان کشید
تا باران ببارد و بشوید
و پاک شود این قصهی دیوانگی
به درختها نگفتهام چقدر دلتنگ پاییزم
از بهار بیشاخوبرگ خستهام
شاید غم این روزهایم
همراهِ برگی سوار بر باد
به یک جای دور رفت
شاید پاییز نقش این روزهایم را
روی تن خیابان کشید
تا باران ببارد و بشوید
و پاک شود این قصهی دیوانگی
آخرین دیدگاهها