زن نزدیک سیوهفتساله یا چهلساله مینمود، انگشتِ بزرگِ دستش قوس عجیبی داشت و ناخنش پهن بود. همانطور که خودکار را به کمکِ آن انگشت قوس برداشته نگه داشته بود، رو به من کرد گفت: 《برای هیچکاری دیر نیست، من الآن انقدر برنامه تو سرمه که نگو. میخوام همهرو هم اجرا کنم. منم مثل تو عاشق نوشتنام.》
پرسیدم چه خوب چیزی هم مینویسی؟
گفت: 《نه اصلن وقت نمیکنم. من دبیر زبان و مدیر مدرسهام، همهی زندگیم در کارای مدرسه خلاصه شده.》
گفتم پس این چه عشقی است که تو میگویی؟
با تعجب نگاهم کرد و گفت:
《چرا دوست دارم بنویسم، اما گفتم که، وقتش رو ندارم. دوستم مربی یوگا است و من بهش کمک کردم یه کتاب در مورد کارش بنویسه و به اسم خودش هم چاپش کرد. توانایی نوشتن رو دارم و میتونم حتی کتاب هم چاپ کنم، اما متاسفانه وقتش رو ندارم.》
گفتم کسی که عاشق نوشتن باشد، نمیتواند برای یک روز هم از آن جدا باشد. من اگر یک روز ننویسم، احساسِ مریض بودن بهام دست میدهد.
او در ادامهی حرفهایش گفت که چون نویسندگی شغل تو است، نمیتوانی بدون نوشتن سر کنی.
دلم میخواست کارهایی که در یک روز انجام داده بودم را برایش لیست کنم. من تمام روز را مشغول کارهای خانه و غیره بودم و در این میان وقتهایی را هم برای نوشتن کش رفته بودم. مثلن دوتا بیست دقیقه در جلسهی باهمنویسی دوستان شرکت کرده بود و صبح قبل از هر کاری کمی نوشته بودم.
گفتم در روز حتی شده پنج دقیقه بنویس تا بدانی عاشق نوشتن هستی یا نه.
فکر میکنم بعضی از ما از دور به علاقههایمان نگاه میکنیم و دید کلیای نسبت به آنها داریم.
یعنی دید دقیقی به آن نداریم و در نتیجه تصورمات از آن هم درست نخواهد بود.
وقتی میفهمیم علاقهمان واقعی است که آن کار را امتحان کنیم. هر کاری محدودیتهای خودش را دارد و در حین انجام دادنش متوجهی سختیهای آن میشویم. زمانی از علاقهمان اطمینان حاصل میکنیم که سختیها و مشکلات کارمان را بپذیریم. من به عنوان یک نویسنده باید سختیهای این حرفه را بپذیرم و در مدتی که روی این موضوع متمرکز میشوم و با آن سروکله میزنم میزان علاقهی خودم را بسنجم.
اگر غیر از این باشد و یک عمر به خودم و دیگران بگویم من عاشق فلان کار یا شغل هستم، اما فرصت و شرایطِ انجام دادنش را ندارم، هم خودم و هم دیگران را گول زدهام. هر چیزی را که احساس میکنیم به آن علاقه داریم، باید یک بار هم که شده امتحان کنیم. آن وقت نه حسرت انجام دادنش به دلمان میماند و نه نسنجیده از علاقهمان نسبت به آن حرف میزنیم.
آخرین دیدگاهها